
مغالطه قمارباز: تعریف و مثالها
مغالطه قمارباز چیست؟
مغالطه قمارباز یک سوگیری شناختی است که زمانی رخ میدهد که افراد به اشتباه باور دارند که نتایج قبلی بر احتمال وقوع یک رویداد تصادفی تأثیر میگذارند. این مغالطه فرض میکند که رویدادهای تصادفی «به دلیل» ایجاد تعادل در طول زمان رخ میدهند. این مغالطه همچنین به عنوان «مغالطه مونت کارلو» شناخته میشود که به نام کازینویی در موناکو نامگذاری شده است، جایی که این مغالطه در سال ۱۹۱۳ به طور مشهوری مشاهده شد.
آیا تا به حال سکهای انداختهاید و فکر کردهاید که باید دفعه بعد «شیر» بیاید، زیرا چندین بار پشت سر هم «خط» آمده است؟ یا آیا در یک کازینو بودهاید و معتقد بودهاید که یک دستگاه اسلات خاص قرار است پرداخت کند زیرا مدتی است که به جکپات نرسیده است؟ اگر چنین است، شما قربانی مغالطه قمارباز شدهاید.
اگر سکهای بیندازید و ده بار پشت سر هم شیر بیاید، احتمال اینکه در پرتاب بعدی سکه دوباره شیر بیاید، همچنان ۵۰/۵۰ است. فرآیندهای تصادفی «حافظهای» از رویدادهای قبلی ندارند. برای رویدادهای مستقل و تصادفی، نتایج گذشته احتمال نتایج آینده را تغییر نمیدهند.
درباره سوگیریهای شناختی بیشتر بدانید.
نمونههایی از مغالطه قمارباز
مغالطه قمارباز محدود به سناریوهای قمار نیست. همچنین میتواند در موقعیتهایی که شامل رویدادهای تصادفی هستند، مانند پیشبینی جنسیت نوزادان تازه متولد شده، رخ دهد. خانوادهای را در نظر بگیرید که سه پسر دارند و منتظر فرزند چهارم خود هستند. والدین ممکن است با فرض اینکه “متولد” یک دختر هستند و احتمال دختردار شدن از آنجایی که آنها قبلاً سه پسر دارند افزایش یافته است، قربانی مغالطه قمارباز شوند.
با این حال، فرآیندهای تصادفی جنسیت نوزاد را تعیین میکنند و جنسیت فرزندان قبلی بر احتمال پسر یا دختر داشتن تأثیری ندارد. شانس پسردار شدن یا دختردار شدن، صرف نظر از نتایج قبلی، 50/50 است. بنابراین، فرض افزایش احتمال دختردار شدن، نمونهای کلاسیک از این سوگیری شناختی است.
مغالطه قمارباز در بازار سهام نیز مشهود است. سرمایهگذاران تمایل دارند سهامی را که افزایش قیمت داشتهاند، بفروشند، زیرا معتقدند که توالی سودها به معنای کاهش قیمت است.
مشکلات مغالطه قمارباز
مغالطه قمارباز میتواند در بسیاری از موقعیتها خطرناک باشد، اما به ویژه در قمار مشکلساز است. برخی افراد معتقدند که میتوانند با استفاده از آن به نفع خود، شانس را شکست دهند. آنها ممکن است شرطهای خود را افزایش دهند یا استراتژی خود را بر اساس این باور غلط که یک نتیجه خاص «قرار است» اتفاق بیفتد، تغییر دهند. متأسفانه، این میتواند منجر به ضررهای مالی قابل توجه و حتی اعتیاد شود.
بیایید مثالی برای توضیح مغالطه قمارباز بزنیم. تصور کنید که در حال بازی رولت هستید و توپ در پنج چرخش آخر روی «قرمز» فرود آمده است. ممکن است فکر کنید که احتمال بیشتری وجود دارد که در نوبت بعدی روی «سیاه» فرود بیاید، اما هر چرخش مستقل است و شانس «قرمز» یا «سیاه» همیشه یکسان است. شرطبندی روی «سیاه» فقط به این دلیل که «قرمز» چندین بار پشت سر هم آمده است، مغالطه قمارباز در عمل است.
چرا این اتفاق میافتد؟
محققان در دهه ۱۹۶۰، هنگام مطالعه چگونگی پردازش احتمالات توسط ذهن، ارزیابی مغالطه قمارباز را آغاز کردند.
در آزمایشهای اولیه، محققان از شرکتکنندگان خواستند پیشبینی کنند که کدام یک از دو چراغ رنگی بعدی روشن خواهد شد. وقتی تصادف باعث میشد یک رنگ چندین بار پشت سر هم روشن شود، شرکتکنندگان احتمال بیشتری داشتند که رنگ دیگر را به عنوان رنگ بعدی حدس بزنند. آنها به اشتباه فرض میکردند که چراغها به نوعی «به دلیل» تغییر رنگ به رنگ دیگر هستند، حتی اگر احتمال همیشه ۵۰/۵۰ بود.
این آزمایش و آزمایشهای دیگر به محققان کمک کردند تا سوگیریهای شناختی زیربنای مغالطه قمارباز را شناسایی کنند.
مغالطه قمارباز به این دلیل رخ میدهد که ما در هر چیزی که با آن مواجه میشویم، از جمله نتایج رویدادهای تصادفی، به دنبال الگوها و معنا هستیم. وقتی مجموعهای از رویدادهای مشابه، مانند چندین پرتاب سکه که منجر به شیر میشود را مشاهده میکنیم، مغز ما به طور طبیعی فرض میکند که رویداد بعدی برای «تعادل» آن، خط خواهد بود.
این فرض نادرست که شانس تصادفی منصفانه و متعادل است و نه صرفاً دلخواه، این سوگیری شناختی را هدایت میکند. مردم تمایل دارند باور کنند که اگر رویدادی بیش از حد مکرر یا به اندازه کافی مکرر رخ داده باشد، باید به دلیل یک عامل یا تأثیر خارجی باشد. در واقع، رویدادهای مستقل کاملاً تصادفی هستند و هیچ نیروی خارجی بر نتایج آنها حاکم نیست. نتایج گذشته بر نتایج آینده تأثیری ندارند.
مغالطه قمارباز میتواند بر هر کسی که با نگاه به رویدادهای مشابه گذشته، احتمال یک رویداد آینده را ارزیابی میکند، تأثیر بگذارد. این مشکل در زمینههای شخصی و حرفهای رخ میدهد، زیرا مغز ما به طور طبیعی سعی در شناسایی الگوها و پیشبینی آینده دارد. با این حال، هنگامی که این رویکرد را در مورد رویدادهای مستقل و تصادفی که ذاتاً غیرقابل پیشبینی هستند، اعمال میکنیم، خطاهایی ایجاد میشود. فرض اشتباه پیروی این رویدادها از الگوها میتواند به طور قابل توجهی بر پیشبینیها و فرآیندهای تصمیمگیری بعدی ما تأثیر بگذارد.
مغالطه قمارباز و مفاهیم آماری
دو مفهوم آماری حیاتی در مغالطه قمارباز نقش دارند – رویدادهای مستقل و قانون اعداد بزرگ. سوء تفاهم آنها میتواند باعث شود که شما قربانی این سوگیری شناختی شوید.
رویدادهای مستقل
رویدادهای مستقل رویدادهایی هستند که در آنها یک رویداد بر نتیجه رویداد بعدی تأثیر نمیگذارد. طبق تعریف، مغالطه قمارباز فقط در مورد رویدادهای مستقل صدق میکند زیرا شما نمیتوانید از رویدادهای گذشته برای پیشبینی رویدادهای آینده استفاده کنید.
با این حال، رویدادهای وابستهای وجود دارند که در آنها یک نتیجه بر نتیجه بعدی تأثیر میگذارد. به عنوان مثال، وقتی از یک دسته کارت استاندارد کارت میگیرید و آن را جایگزین نمیکنید، اگر کارت آس نباشد، احتمال اینکه کارت بعدی آس باشد کمی بیشتر است.
مغالطه قمارباز زمانی رخ میدهد که از فرآیندی که برای رویدادهای وابسته کار میکند، برای رویدادهای مستقل استفاده میکنید. از این تفاوت اساسی آگاه باشید!
وقتی احساس میکنید که موعد یک رویداد فرا رسیده است، بررسی کنید که آیا این موضوع برای رویدادی که با آن روبرو هستید مناسب است یا خیر!
قانون اعداد بزرگ
سوءتفاهم در مورد قانون اعداد بزرگ یا بازگشت به میانگین میتواند باعث شود افراد در دام مغالطه قمارباز بیفتند.
قانون اعداد بزرگ بیان میکند که با افزایش تعداد آزمایشها، مقادیر نمونه تمایل به همگرایی به نتیجه مورد انتظار دارند. به عنوان مثال، هر چه تعداد دفعات پرتاب سکه بیشتر باشد، درصد شیر آمدن به ۵۰٪ همگرا میشود. درباره قانون اعداد بزرگ بیشتر بدانید.
در نتیجه، اگر فقط ۳۰٪ شیر داشته باشید، ممکن است فکر کنید که شیر آمدن “محتمل” است و احتمال آن بیشتر است. با این حال، این باور اشتباه است.
قانون اعداد بزرگ در مورد یک سری طولانی از رویدادهای مستقل اعمال میشود، نه فقط چند رویداد یا رویداد بعدی.
در مثال پرتاب سکه ما با ۳۰٪ شیر، این قانون بیان میکند که شما انتظار دارید که درصد پس از پرتاب سکه به دفعات بیشتر به ۵۰٪ نزدیکتر باشد. با این حال، پرتاب سکه بعدی همچنان ۵۰٪ احتمال شیر آمدن دارد.
مغالطه قمارباز با مغالطه نرخ پایه مرتبط است، به این صورت که هر دو نوع سوگیری شناختی، احتمالات اساسی را به طور نادرستی در موقعیت موجود اعمال میکنند. درباره مغالطه نرخ پایه بیشتر بدانید.
در نتیجه، مغالطه قمارباز یک سوگیری شناختی است که میتواند افراد را به سمت تصمیمگیریهای غیرمنطقی بر اساس باورهای غلط سوق دهد. این اتفاق میافتد زیرا مغز ما طوری سیمکشی شده است که به دنبال الگوها و ارتباطات بین رویدادها باشد، حتی زمانی که هیچکدام وجود ندارند.
برای به حداقل رساندن این مشکل، از شرایطی که احساس میکنید چیزی «موعد مقرر» است یا «خودش را متعادل میکند» آگاه باشید. موقعیت را با دقت ارزیابی کنید و مشخص کنید که آیا این یک فرآیند تصادفی شامل رویدادهای مستقل است یا خیر. اگر چنین است، به خود یادآوری کنید که رویدادهای گذشته بر نتایج آینده تأثیری ندارند!
پاسخگوی سوالات و نظرات شما هستیم