
سوگیری توجیه گری یا چرخش (Spin)
توجیه گری یا چرخش (Spin) چیست؟
تفسیر تحریفشدهی عمدی یا غیرعمدی نتایج تحقیق، که به طور غیرقابل توجیهی یافتههای مطلوب یا نامطلوب را القا میکند که میتواند منجر به نتیجهگیریهای گمراهکننده شود.
پیشینه توجیه گری یا چرخش
بهترین شواهد بالینی موجود باید در تصمیمگیریهای مراقبتهای بهداشتی مؤثر باشند، بنابراین نتایج تحقیقات بالینی باید به طور دقیق گزارش و ارائه شوند. همانطور که فلچر و بلک اشاره کردهاند، «دادهها باید خود گویای همه چیز باشند».
با این حال، محققان ممکن است وسوسه شوند که تفسیر نتایج خود (یا دیگران) را تحریف کنند و خوانندگان را گمراه کنند تا نتایج در نوری مطلوبتر (یا نامطلوبتر) از آنچه توجیه میشود، دیده شوند و در نتیجه با افزودن «چرخش» خوانندگان را گمراه کنند.
چنین اقداماتی میتواند وسوسهانگیز باشد. به عنوان مثال، ممکن است راهی برای نشان دادن این باشد که یک فرضیه درست بوده در حالی که درست نبوده، یا اینکه درست نبوده در حالی که درست بوده، یا نشان دادن «تأثیر» که توجه رسانهها را جلب میکند، یا به عنوان ابزاری بازاریابی برای تأثیرگذاری بر کاربران تحقیق عمل کند.
سوگیری توجیه گیری یا چرخشی در تحقیقات سلامت به طرق مختلفی بروز میکند، از جمله (اما نه محدود به):
- نسبت دادن علیت زمانی که طراحی و تحلیل مطالعه آن را توجیه نمیکند
- تمرکز ناموجه بر یک نقطه پایانی ثانویه
- تأکید بر یک نقطه پایانی اولیه از نظر آماری معنادار و نادیده گرفتن نقاط پایانی اولیه از نظر آماری بیمعنی
- ادعای عدم پایینتر بودن/برابری برای یک نقطه پایانی از نظر آماری بیمعنی
- دلالت بر معناداری با ارجاع به روندها
- استنباط معناداری از تفاوتهای آماری در زیرگروهها
- تأکید بر هر پروتکل به جای تحلیل قصد درمان
شبکه EQUATOR چنین شیوههایی را گزارشدهی گمراهکننده میداند که کامل بودن، شفافیت و ارزش گزارشهای تحقیقات سلامت را کاهش میدهد.
مثال سوگیری چرخش یا توجیه گری
بوترون و همکارانش از اولین محققانی بودند که وجود چرخش را در گزارشهای کارآزماییهای تصادفی بررسی کردند. آنها «چرخش» را در چارچوب یک کارآزمایی با نتایج اولیه از نظر آماری غیرمعنیدار به شرح زیر تعریف کردند:
«استفاده از استراتژیهای گزارشدهی خاص، با هر انگیزهای، برای برجسته کردن اینکه درمان آزمایشی مفید است، علیرغم تفاوت آماری غیرمعنیدار برای نتیجه اولیه، یا برای منحرف کردن خواننده از نتایج آماری غیرمعنیدار.»
آنها ۷۲ کارآزمایی تصادفی کنترلشده را شناسایی کردند که در آنها هیچ تفاوت آماری معنیداری بین گروهی در نتایج اولیه وجود نداشت. آنها هم چکیده گزارش و هم متن اصلی هر مقاله را بررسی کردند و دریافتند که بیش از ۶۸٪ چکیدهها و ۶۱٪ متون اصلی نوعی چرخش داشتند.
این تجزیه و تحلیل استراتژیهای زیادی را برای چرخش شناسایی کرد (به جدول ۲ در مقاله آنها مراجعه کنید). از جمله رایجترین تکنیکها، تمرکز گزارشها بر تفاوتهای آماری معنیدار در نتایج ثانویه یا تمرکز بر هدف مطالعه دیگری برای منحرف کردن توجه خوانندگان از یک تفاوت آماری غیرمعنیدار بود.
یک بررسی سیستماتیک جدیدتر، ماهیت، شیوع و پیامدهای چرخش را در ۳۵ گزارش که معیارهای ورود را داشتند، بررسی کرد. این بررسی شامل مطالعاتی بود که ارتباط چرخش را با عوامل زیر بررسی کرده بودند:
- تضاد منافع و بودجه مطالعه
- ویژگیهای نویسنده؛
- ویژگیهای مجله و
- طراحی و/یا کیفیت مطالعه
با این حال، نویسندگان خاطرنشان کردند که ناهمگونی و تعداد کم مطالعات، قدرت نتیجهگیریها را محدود کرده است.
تأثیر توجیه گری یا چرخش
اسپین ممکن است بر تفسیر اطلاعات توسط کاربران شواهد تأثیر بگذارد؛ با این حال، مطالعات کمی این موضوع را بررسی کردهاند. یک کارآزمایی تصادفی کنترلشده، ۱۵۰ پزشک را برای ارزیابی نمونهای از چکیدههای گزارشهای مرتبط با سرطان با اسپین و ۱۵۰ پزشک دیگر را برای ارزیابی همان چکیده با اسپین حذفشده اختصاص داد. اگرچه اندازه مطلق تفاوت مشاهدهشده کم بود، اما این مطالعه نشان داد که وجود اسپین بیشتر احتمال دارد پزشکان را وادار کند که گزارش دهند درمان مفید بوده است. بهطور متناقض، این مطالعه همچنین نشان داد که اسپین باعث شده است که پزشکان مطالعه را «کمتر» دقیق ارزیابی کنند و بیشتر احتمال دارد که بخواهند متن کامل مقاله را بررسی کنند.
مراحل پیشگیرانه
همانطور که چیو و همکارانش اشاره کردند، راههای مختلفی برای جلوگیری از اسپین وجود دارد. این موارد شامل بررسی صحت مطابقت نسخههای خطی، به ویژه چکیدهها، نتایج و بخشهای بحث، توسط داوران و سردبیران مجلات با یافتههای اصلی کلی تحقیق میشود.
اما مسئولیت جلوگیری از تحریف، در درجه اول بر عهده خود محققان است. آنها باید در برابر وسوسه بزرگنمایی (یا کماهمیت جلوه دادن) یافتههای تحقیقاتی خود مقاومت کنند، اما همچنین در برابر فشار سایر طرفهایی که به دنبال انجام همین کار هستند، مانند بخش تبلیغات یک موسسه، مقاومت کنند.
نتایج یک کارآزمایی تصادفی در سال ۲۰۱۹ نشان داد که عدم تحریف یافتهها به اخبار و منافع رسانهها آسیبی نمیرساند.
شواهد مورد استفاده برای تصمیمگیری نباید مبتنی بر مطالعات واحد باشد، بلکه باید از بررسیهای سیستماتیک تحقیقات مرتبط مطلع باشند. با این حال، همانطور که در یک تحلیل دیگر برجسته شده است، کاربران شواهد باید از تحریفهایی که میتوانند بررسیهای سیستماتیک را تحت تأثیر قرار دهند، آگاه باشند. ارسال تحقیقات به مجلات باید با مجموعه دادههای کامل (در صورت لزوم از نظر اخلاقی) همراه باشد تا امکان تجزیه و تحلیل مجدد بعدی و ترویج تکرار فراهم شود. برخی از مجلات در حال حاضر این درخواست را دارند.
کاربران شواهد همچنین میتوانند استفاده از ابزارهایی را برای کمک به تشخیص تحریف در نظر بگیرند. نه مورد از مطالعات گنجانده شده در Chiu و همکاران. (2017) از چارچوبی برای شناسایی چرخش استفاده کرد که اولین بار توسط بوترون و همکارانش شرح داده شده بود. بیست و سه گزارش از یک چارچوب سفارشی استفاده کردند، اگرچه کمتر از نیمی از آنها شواهدی از آزمایش یا اعتبارسنجی قبلی این ابزار داشتند.
پاسخگوی سوالات و نظرات شما هستیم